برایم کف زدند
در آغوشم گرفتند
تایید و تشویقم کردند...که آخر فراموشت کردم
دیگر تا ابد بر لبانم لبخندی تصنعی مهمان است
اما بین خودمان باشد،
هنوز تنها دلبرکم تـ...ـو هستی لعنتی !!!!
براے دل خـــودم مے نویسم ...
براے دلتنگــے هایــم
براے دغدغــہ هاے خـــودم
براے شانہ اے کہ تکیہ گاهــم نیستــــ !
برای دلے کہ دلتنگم نیست ...
براے دستے کہ نوازشگــ ـــر زخـم هایم نیست ...
براے خودم مے نویســـم !
بمیـ ــرم براے خـ ـودم کہ اینقـــدر تنهاستـــ !.!.!.!
دلتنگتم !
دلتــــــــــــــــنـــــ ـــــگ
هـر کـس جـای مـن بـود
می برید
اما
مـن هنـوز می دوزم
چشم به راهت...
یاد سهراب بخیر!
آن سپهری که تا لحظه ی خاموشی گفت:
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود، گر نشود
حرفی نیست؛
اما...
نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست
وقتِ خریدن لباسهای پاییزی دقت کنید: لباسهایی بخرید با جیبهای بزرگ به
اندازهی دو دست ... شاید همین پاییز عاشق شدید...
بیهوده می گشتم
اصلا گم نشده بود
نیمه دیگرم
بلیط من از اول نیم بها بوده است ....!
خدایا بحثــــــــ نکنــــــــــ....من از تـــو تنها ترمـــــــ
هر نفس درد است که میکشم
ای کاش بودی
یا اصلا نبودی
اینکه هستی ولی در کنارم نیستی مرا دیوانه میکند !!!!!
حواسمـــــون باشه..
دل آدما شیشـــــه نیس که روش هـــــا کنیم؛
بعد با انگشت قلـــــب بکشیم و
وایسیم آب شدنش رو نگـــــاه کنیم..!
رو شیشه ی نازک دل آدمـــــا؛
اگـــــه قلبی کشیدی
باید مردونـــــه پاش وایستی..! (:
آدم ها تنها که نباشند ، می روند …
تنها که می شوند ، برمی گردند ...
وقتی که برگشتند تنها لایق یک جمله اند : “ هِررررری ”
ب/و/سه های مجازی
هوس های سرد
آغوش های خیالی
احساسات از جنس دکمه های کیبرد ...
نسل من نسلی است که احساساتش پشت همین کابل سیم ها قربانی میکند
مدت هاست مجازی می خندیم....
مجازی شادیم....
مجازی عاشق می شویم....
مجازی همدیگرو دلداری می دیم...
اما..........
واقعی تنهاییم!!!!!
واقعی درد می کشیم!!!!!
واقعی از عشقای مجازی لطمه می بینیم!!!!!
امروز یکــــ مرده شور را دیــــدم
آنچنــــان زیبا می شستــــ که لکـــه ای هم باقی نمی ماند
امــا نمی دانــم چـرا پدرم از او خوشــش نمی آیــد
مــُدام گــریـه می کنـد و مادرم نیـــز نفرینـــش
او کـه مرد خوبی استــ من دوسـتش دارم
فقطـ کــاش ناخن هایش را میگــرفتــ
تمــام بدنم را زخم کــرد...
میگفتند:
سختی ها نمک زندگــــــی است
امّا چرا کسی نفهمید
"نمــــــک" برای من که خاطراتم زخمی است
شور نیست
مزه "درد" میدهد
این روزها از اعتماد کردن متنفرم
به دلم اجازه نمیدهم دوباره کار دستم دهد
و شعارهای انسانیت را از هر کس میشنود او را باور کند.. نه!
همه درست شبیه به هم اند...
فقط بعضی ها بهتر و باور کردنی تر دروغ می گویند
این روزا خیلی تنهام، خیلی داغونم
هست کسی که مثل من دلش
نه برای کسی،
نه برای عشقی،
نه برای جایی…
نه برای چیزی!
بلکه دلش برای خودش تنگ شده…
برای خود خودش!؟
تنهایی یعنی یکی رو از ته دل دوست داشته باشی
اما مطمئن با شی که اون دوستت نداره
تنهای یعنی همه عشقتو،... زندگیتو پای یه نفر بذاری
اما اون به یه بهونه کوچیک..تنهات بذاره و بره...
تنهایی یعنی وقتی بوی خیانت میشنوی
...فقط ازت عذر خواهی کنه و
دیگه هیچ تلاشی برای موندنت نکنه...
تنهایی یعنی سرنوشت من
و تنها یعنی...من...
مترسک ناز می کند
کلاغ ها فریاد می زنند
و من سکوت می کنم....
این مزرعه ی زندگی من است
خشک و بی نشان
..................................
چمدانم را بسته ام...
منتظرم...
تابروم به جایی دوورر...
به هفتمین آسمان..
و عشق بورزم به او....
به تنها لایق عشق.....
به معبودم....
به او که مثل خودم تنهاست...
.............
نترس حـــوا سیب را با عشـــــق گاز بزن
آدم بی عشق لیاقت بهشت ندارد....
:: برچسبها:
عشق یا هوس؟ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0